کانون فرهنگی





مدت زمان: 1 دقیقه


پیرمردی هر روز تومحله پسرکی رو با پای می دید که با توپ پلاستیکی فوتبال بازی میکرد؛
روزی رفت و یه کفش کتونی نو خرید و اومد به پسرک گفت: بیا این کفشا رو بپوش.

پسرک کفشا رو پوشید و خوشحال رو به پیرمرد کرد و گفت: شما خدایید؟
پیرمرد لبش را گزید و گفت نه پسرجان.
پسرک گفت: پس دوست خدایی، چون من دیشب فقط به خدا گفتم کفش ندارم.

دوست خدا بودن سخت نیست.
اگر توانش رو داری دست یه نفرو بگیر



فحاشی

✍️امام صادق(ع)، رفیقی داشتند که همیشه با هم بودند. یک روز که امام به محلی به نام "حذائین" می رفتند، دوست ایشان و غلامش نیز دنبال حضرت می آمدند.
آن شخص در راه متوجه شد که غلامش نیست. سه بار غلام را صدا زد ولی او را نیافت. وقتی غلام با تاخیر حاضر شد، با عصبانیت گفت:
ای پسر زن بدکاره کجا بودی؟»

امام علیه السلام با شنیدن این جمله، دست خود را بر پیشانی اش زد و فرمود:
سبحان الله! به مادرش نسبت بدکاره بودن می دهی؟! گمان می کردم انسان با تقوایی هستی.»
آن شخص گفت:
فدایت شوم! مادر این غلام، کافر است و نسبت کار دادن به مشرکین مانعی ندارد!»
امام صادق فرمود:
آیا نمی دانی که هر امتی را نکاحی مخصوص به خودشان هست و حتی اگر مشرک هم باشند نمی شود به آنها دشنام داد؟!»

اصول کافی، ۴، ص


نمــاز مثل کپسول می مونه، دیدید بعضی کپسول ها داخلش دارو نیست، کپسول ۵۰۰ هم بخوره فایده نداره ، فقط پلاستیک خورده!!بعضی نماز ها این گونه هست. بعضی ها نماز می خونن دروغ هم میگن. غیبت هم میکنن

بعضی ها نماز می خونن ربا هم می خورن رشوه هم می گیرن نماز می خونن زن کتک می زنن اهل فحش و ناسزا هستن. این ها دروغ میگن ، این ها نماز نمی خونن، کپسول بدون دارو خوردن!!


 



مدت زمان: 4 دقیقه 18 ثانیه


⭕️بی حجابان غاصبند و غصب دلها می کنند
صاحب آن خانه را از خانه بیران می کنند.

صادق آل محمد گفت: دل عرش خداست
بی حجابان عرش حق را لانه ی خود می کنند.

خواهرم گر شیر باشی و دلِ شیرت بود
هل مبارز با خدا گفتی و مغلوبت کند

گر طلاقی را که مبغوض است بابش باز شد
انتهای غصب دلها بود که کارش زار شد.

آتشی کانداختی در کلبه ی عشقِ کسی
دودِ آن آتش به چشمت رفته و کورت کند.

یک نصیحت بشنو از من پا مزن بر بخت خویش
چون کسی چون تو دلِ شُویت به تسخیر آورد.

توبه کن، بگرد و مایوس از در رحمت مباش
این بدان که مجرمی بی نقطه مَحرم می شود.

‼️عاشقان حجاب، نشرش دهید، شاید دلی لرزید!


⭕️حر ابن یزید ریاحی اولین کسی بود که با لشکرش در مقابل امام حسین (علیه السلام) صف آرایی نموده و مانع حرکت ایشان به طرف کوفه و مانع بازگشت حضرت به طرف مدینه شد و حضرت را در کربلا وادار به توقف نمود. امام حسین علیه السلام به او فرمودند: (ثَکِلَتْکَ أُمُّک) یعنی: مادرت به عزایت بنشیند.
حر به امام حسین عرض کرد اگر کسی جز شما بود همین گونه از مادرش یاد می کردم، ولی مادر شما شخصیتی است که جز به بهترین وجه نمی توانم از او نامی به زبان بیاورم.(برگرفته از کتاب ارشاد شیخ مفید).
و به خاطر همین ادب حر بود که امام حسین علیه السلام به وی عنایت ویژه ای نمودند.

این ایام که ایام فاطمیه است ما هم در محضر ایشان ادب کنیم و فاطمیه را زنده کنیم و در جلسات آن بزرگوار شرکت کنیم تا مورد رحمت خدا واقع شویم.

♦️با لگد تنها نه بیت مصطفی را در شکست
هم پسر مقتول شد هم پهلوی مادر شکست.

◾️لعن الله ظالمیک و قاتلیک یا فاطمه(س)


امام علی(ع) در نهج‌البلاغه مسئله ای را ترسیم می‌کند و می فرماید:لَوْ ضَرَبْتُ خَیْشُومَ الْمُؤْمِنِ بِسَیْفِی هَذَا عَلَى أَنْ یُبْغِضَنِی مَا أَبْغَضَنِی»؛ اگر بینی مؤمن را با شمشیرم بزنم که من را دشمن بدارد، او هیچ‌وقت نسبت به من دشمنی نمی کند. این تعبیر که بینی او را بزنم؛ یعنی کاری بکنم که او را از صورت بیندازم؛ به تعبیری دیگر، یعنی در بینی او بزنم؛ چون خیشوم» به انتهای بینی می‌گویند، نه خودِ بینی. مؤمن مرا دشمن نمی دارد.
وَ لَوْ صَبَبْتُ الدُّنْیَا بِجَمَّاتِهَا عَلَى الْمُنَافِقِ عَلَى أَنْ یُحِبَّنِی مَا أَحَبَّنِی»1️⃣؛ تعبیر لَوْ» دارد که به آن لَوْ» امتناعی می‌گوییم؛ یعنی بر فرض محال اگر تمام دنیا را در دامن منافق بریزم که من را دوست بدارد، هیچ‌وقت من را دوست نمی دارد؛ یعنی حواست را جمع کن! خیال نکنی که می توانی با منافق کنار بیایی و به قول امروزی‌ها: به او امتیاز بدهی، تا یواش، یواش او را متمایل به خودت بکنی. اصلاً از این خبرها نیست. اگر تمام دنیا را به او بدهی، باز با تو دشمن است. صورت ظاهر تشکّرش هم زبانی است و اصلاً در درونش اثری نمی گذارد. وقتش که برسد، باز تو را می زند. اگر با او کوتاه بیایی؛ چنین خیالی نکنی که اهل این حرف‌ها باشد که مثلاً نمک‌گیر بشود. اگر تمام دنیا را هم به پایش بریزی، همین‌گونه است؛ چون امام‌علی(ع) مجسّمۀ حقیقت است و منافق، ضدّ حقیقت و حقّ است. ص 270
1️⃣ نهج‌البلاغه، کلمۀ 45


آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها